♥LOoOoOVE♥
آرزوی یک خانم خوشگل
خانم زیبایی در مهمانی شـلوغی دسـت از سـر انشـتین بر نمیداشـت هر جاییکه میرفت همراه او بود و مرتب از او تعریف می کرد.اینشـتین سـر انجام مؤدبانه پرسـید.
ــ خانم ممکن اسـت بفرمائید با من چی کار دارید؟
ــ من آرزویی دارم که می خواهم شـما آنرا برآورده کنید.
و بازوی انشـتین را گرفت و به گوشـهء خلوتی برد و گفت:
ـ اقای انشـتین من دلم می خواهد از شـما بچه دار شـوم.
ـ ازمن ؟ برای چی؟
ــ برای اینکه فکر میکنم بچه ما اگر خوشـگلی را از من و هوش و نبوغ را از شما به ارث ببرد یک موجود استـثـنائی جهان خوا هد شـد.
اینشتین تحملی کرد وگفت:
ــ خانم آیا هرکز فکر کرده اید که اگر آن کودک هوش شـما و شـکل مرا به ارث ببرد چه موجود بدبختی خواهد بود؟
نظرات شما عزیزان:
خیلی مطلب جالبی بود...
اینو نخونده بودم...
واقعا جالب بود...
سربزن...
خدافسسس
اینو نخونده بودم...
واقعا جالب بود...
سربزن...
خدافسسس
سلام وبلاگ زیبایی داری اگه وقت داری به وبلاگ منم یه سر بزن.gif)
.gif)
تاريخ جمعه 17 خرداد 1392برچسب:, سـاعت
10:59 نويسنده roza♦2 Comment ♥

яima |